۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

320 .

یکی از دلایل مهمی که باعث می شه من نتونم این حراستی ها رو تحمل کنم اینکه قبل از اینکه مراقب امنیت تو باشن ، حواسشون به اینکه هر نوع برخوردی رو تذکر بدن هست و اگر شانس بیاریم سین جیم نشیم .. توضیحات منم پیرامون ماجرای کیف سازگار نبود و اصولا معتقدند تقصیر دانشجو جماعته با پول راه میافته میاد محیط علمی و حقشه که اگر هر بلایی هم سرش بیاد..
فقط دلم خنک شد از اینکه رفتم و بهشون گفتم که توو این همه سخت گیری هاتون ذره ای امنیت رو به وجود نیاوردین و کلاهتون رو بزارید کمی بالاتر بتونید ببینید که فقط ترس رو پر رنگ می کنین هر روز برای گروه دانشجو..
میدونم حرفای منم مهم نبوده اما دلم که خنک شده..
پ ن:
این همه خیابون گردی وُ اتوبان گردی رفتم تا سابقه ی خوب درست کردم برای خودم ، پدر حالش رو برد ، ماشین رو می خواستم بیارم توو پارکینگ آخرش با دنده عقب خوردم به اوون درخته جلوی در :دی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر