۱۳۸۸ فروردین ۳, دوشنبه

338 .

مادام موسیو ی خونه ی ما ظهر رفتن کرج مهمون بازی و از اونجایی که من و عاطفه باید حتمآ خودمون رو خفه میکردیم وقتی اونا نیستن و به شدت به شکممون اهمیت میدیم :ی، تصمیم گرفتیم ماهی سرخ کنیم..
ماهیمون اسمش قزل بود و بهش نمک و فلفل و زرد چوبه زدم با کمی رنگ زعفران چون از خودمون رودربایستی داریم من و عاطفه و دیگه اینکه پودر سیر هم به یه طرف ماهیه اضافه کردم البته به اندازه ای که فقط بوی خوبی بگیره نه زیاد ، آخرش هم یک عدد لیمو ترش تازه ی چاق رو رووش چکوندیم ..
ضمن اینکه ماهیه هیچ هم اصولی پخته نشد بنابراین قابل حدسه براتون ، برای من که اولین بار بود دست به این عملیات می زدم چقدر اشتباهاتم خنده دار بوده و حتی یه بار می خواستم ماهیه رو زیر شیر آب بشورمش!
بعد اینکه تصمیم داشتیم حسابی سنتی عمل کنیم ، و ماهیمون طی عملیات نصف شدگی حسابی لیز خورد و همه ی زندگیمون ماهی ای شد اعصاب نداشتم برم سیر ترشی بخرم که از خانم "م" که همیشه توو خونشون سیر ترشی ه شونصد ساله داره از مادربزرگش ، دعوت کردیم که آخرم فهمید به خاطر سیرترشی هاش بوده :دی

پ ن:قراره برای تولدم هم یک عدد ادکلن سیر ترشی بخرن اینا بسکه من خودم رو غرق کردم:دی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر